قرارداد اختیار معامله
دوره مقدماتی جلسه هجدهم
قرارداد اختیار معامله چیست؟
قرارداد اختیار معامله (option contract) قراردادی است که به معاملهگر حق خرید یا فروش یک دارایی با قیمتی از پیش تعیینشده را قبل از تاریخ معین (یا در روز معین) میدهد.
با توجه به اینکه این توصیفات بسیار شبیه به قراردادهای آتی (futures contract) می باشد، معاملهگرانی که قراردادهای اختیار معامله را خریداری میکنند مجبور نیستند که قراردادها را به اجرا بگذارند.
قراردادهای اختیار معامله مشتقاتی هستند که میتوانند بر پایه رنج وسیعی از داراییهای پایه (underlying assets) مانند سهام و رمز ارزها باشند.
این قراردادها ممکن است از شاخصهای مالی (financial indexes) نیز مشتق شده باشند. بهطور معمول از قراردادهای اختیار معامله برای پوشش ریسک موقعیتهای معامله و یا برای مقاصد معاملاتی استفاده میشود.
قراردادهای اختیار معامله چگونه کار میکنند؟
دو نوع پایه از قراردادهای اختیار معامله وجود دارد که با نامهای put و call شناخته میشوند. قراردادهای اختیار معامله خرید (call options) به قراردادهایی گفته میشود که به صاحبشان حق خرید دارایی پایه را میدهند در حالی که قراردادهای اختیار معامله فروش (put options) به صاحبشان حق فروش دارایی پایه را اعطا میکنند.
به همین دلیل معاملهگران معمولاً زمانی به قراردادهای اختیار معامله خرید وارد میشوند که انتظار افزایش قیمت دارایی پایه را دارند. زمانی از قراردادهای اختیار معامله فروش استفاده میکنند که انتظار کاهش قیمت دارایی پایه را دارند.
آنها حتی ممکن است بهطور همزمان از این دو قرارداد با این امید که قیمتها ثابت میمانند استفاده کرده و یا حتی هر دو نوع این قراردادها را بهصورت ترکیبی بهکارگیرند و بدین ترتیب، در جهت یا خلاف جهت نوسانهای بازار معامله کنند.
قرارداد اختیار معامله خرید (Call Option) چیست؟
یک قراردادهای اختیار معامله حداقل از 4 بخش تشکیل شده است: اندازه (size)، تاریخ انقضا (expiration date)، قیمت توافقی (strike price) و قیمت پرداختی (premium) اندازه سفارش، نشاندهنده تعداد قراردادهایی است که مورد معامله قرار میگیرند.
تاریخ انقضا، تاریخی است که پس از آن امکان اجرایی کردن قرارداد وجود ندارد. قیمت توافقی، نیز قیمتی است که دارایی طبق آن خرید و فروش میشود (بهشرطی که خریدار قرارداد تصمیم به اجرایی کردن این قرارداد بگیرد) و در نهایت قیمت پرداختی نیز قیمت قرارداد اختیار معامله مورد مبادله است.
این نشاندهنده مقدار پولی است که سرمایهگذار برای داشتن حق انتخاب باید پرداخت نماید. پس خریداران قراردادها را از فروشندگان طبق قیمت پرداختی (premium) خریداری میکنند. البته قیمت پرداختی دائماً در حال تغییر است، بهخصوص زمانی که تاریخ انقضای قرارداد نزدیک میشود.
بهطور کلی، اگر قیمت توافقی کمتر از قیمت بازاری باشد معاملهگر میتواند دارایی پایه را با تخفیف خریداری کرده و پس از لحاظ کردن قیمت پرداختی در معادله، ممکن است تصمیم به اجرایی کردن قرارداد (برای کسب سود) بگیرند. اما اگر قیمت توافقی بالاتر از قیمت کنونی بازار باشد، صاحب قرارداد هیچ دلیلی برای اجرایی کردن قرارداد (و کسب سود) ندارد و قرارداد بدون استفاده میماند. وقتی قراردادی بدون استفاده بماند خریدار آن تنها قیمت پرداختی برای ورود به آن موقعیت معاملاتی را از دست میدهد.
مهم است بهخاطر داشته باشید که با وجود اینکه خریداران قادر به انتخاب اجرایی کردن یا نکردن قراردادهای اختیار معامله خود هستند، در هر صورت فروشندگان این قراردادها باید تابع تصمیم خریداران باشند. پس اگر خریدار قرارداد اختیار معامله خرید تصمیم به اجرای قرارداد خود بگیرد، فروشنده موظف است تا دارایی پایه را بهدست خریدار برساند.
بهطور مشابه اگر خریدار قرارداد اختیار معامله فروش (put)، قصد فروش قرارداد خود را داشته باشد فروشنده قرارداد موظف است داراییهای پایه را از او خریداری کند. این بدین معنی است که فروشندگان این نوع قرارداد، در معرض ریسک زیان بیشتری نسبت به خریداران هستند. در حالی که زیان خریداران محدود به قیمت پرداختی برای قرارداد میشود، زیان فروشندگان میتواند بسته به قیمت بازاری دارایی مدنظر متغیر باشد.
برخی قراردادها به معاملهگران حق اجرایی کردن قرارداد اختیار معامله را در هر تاریخی پیش از تاریخ انقضا میدهند. معمولاً این دسته را با نام قراردادهای اختیار معامله آمریکایی (American option contracts) میشناسند. در مقابل، قراردادهای اختیار معامله اروپایی (European option contracts) هستند که تنها امکان اجرایی نمودن آنها در تاریخ انقضای قرارداد وجود دارد. مهم است بدانید که این نامگذاریها هیچ ارتباطی با موقعیت جغرافیایی آنها ندارد.
قیمت پرداختی قراردادهای اختیار معامله
ارزش قیمت پرداختی قراردادهای اختیار معامله به فاکتورهای زیادی وابسته است. برای سادهسازی، ما فرض میکنیم که قیمت پرداختی یک قرارداد اختیار معامله حداقل به 4 عامل وابسته است: قیمت دارایی پایه، قیمت توافقی، زمان باقیمانده تا تاریخ انقضای قرارداد و نوسان بازار (شاخص) مربوطه. این 4 عامل تأثیرات متفاوتی بر قیمت پرداختی قراردادهای اختیار معامله خریدوفروش میگذارند.
بهطور طبیعی «قیمت دارایی» و «قیمت ورودی» بر قیمت پرداختی قراردادهای اختیار معامله خریدوفروش بهطور عکس اثر میگذارد. در مقابل، زمان کمتر معمولاً به معنی قیمت پرداختی کمتر برای هر دو نوع از این قراردادها است.
دلیل اصلی آن این است معاملهگران کمتری این قراردادها را برای خود سودمند میدانند (و زمان کمتری نیز برای این قراردادها برای رسیدن به چنین شرایطی وجود دارد). از سویی دیگر افزایش میزان نوسانهای بازار معمولاً باعث افزایش قیمت پرداختی میشود. به همین سبب، قیمت پرداختی قراردادهای اختیار معامله نتیجه ترکیب نیرویهای فوق است.
گریک قراردادهای اختیار معامله
گریک قراردادهای اختیار معامله (options greeks) ابزاری هستند که برای اندازهگیری چندین عامل و نحوه تأثیرگذاری آنها بر قیمت یک قرارداد طراحیشدهاند.
بهخصوص اگر آنها دارای ارزش آماری برای اندازهگیری میزان ریسک یک قرارداد خاص در متغیرهای پایه متفاوت باشند. در ادامه برخی از گریکهای اصلی و توضیحی مختصر در خصوص موردی که اندازهگیری میکنند آوردهایم:
- دلتا: به اندازهگیری میزان تغییر قیمت در ارتباط با قیمت دارایی پایه میپردازد. برای مثال دلتای 0.6 نشاندهنده این است که اگر قیمت دارایی پایه 1 دلار حرکت کند، قیمت پرداختی 0.6 دلار حرکت خواهد کرد.
- گاما: گاما به اندازهگیری نرخ تغییر دلتا در طی زمان میپردازد. پس اگر دلتا از 0.6 به 0.45 برسد، گامای قرارداد اختیار معامله برابر با 0.15 خواهد بود.
- تتا: تتا به اندازهگیری تغییرات قیمت در ارتباط با کاهش یکروزه در زمان قرارداد میپردازد. این مورد به میزان تغییر مورد انتظار قیمت پرداختی، هر چه به تاریخ انقضای قرارداد نزدیک میشویم اشاره میکند.
- وِگا: وگا نرخ تغییر قیمت قرارداد در ارتباط با تغییر 1 درصدی در نوسان قیمت دارایی پایه است. افزایش در وگا معمولاً بیانگر افزایش قیمت قراردادهای اختیار معامله خرید و فروش است.
- رو: رو (Rho) تغییرات قیمتی مورد انتظار را در رابطه با نوسانهای نرخ بهره میسنجد. نرخ بهره افزایشیافته بهطور کلی باعث افزایش قراردادهای اختیار معامله خرید و کاهش قراردادهای اختیار معامله فروش میشود. به همین سبب ارزش «رو» برای قراردادهای اختیار معامله خرید مثبت بوده و برای قراردادهای اختیار معامله فروش منفی است.
موارد معمول استفاده از این قراردادها
پوشش ریسک
از قراردادهای اختیار معامله بهصورت گستردهای برای پوشش ریسک ابزارهای مالی استفاده میشود. یک مثال ساده از استراتژی پوشش ریسک برای معاملهگران، خرید قراردادهای اختیار معامله فروش سهامی است که آنها خود صاحبشان هستند. اگر ارزش کلی داراییهای اصلی در نتیجه کاهش قیمتها از دست برود، اجرای قراردادهای اختیار معامله فروش (که پیشتر خریداری شدند) باعث کاهش ضرر و زیانها میشود.
برای مثال، فرض کنید آلیس 100 سهم از یک شرکت با قیمت 50 دلار بهازای هر سهم خریداری کرده و امیدوار است که قیمتها افزایش پیدا کنند. با این حال برای حفاظت از ریسکِ احتمالِ سقوط قیمت سهام، او تصمیم به خرید قراردادهای اختیار معامله فروش با قیمت 48 دلار میگیرد و قیمت 2 دلار بهازای هر قرارداد پرداخت مینماید.
اگر بازار نزولی شده و قیمتها تا سطح 35 دلار کاهش پیدا کنند، آلیس میتواند قرارداد را اجرایی کرده و ضررهایش را جبران نماید. در این حالت او سهام را به قیمت 48 دلار (و نه 35 دلار بازار) به فروش میرساند.
اما اگر بازار صعودی شود، او نیازی ندارد که قراردادها را اجرایی کند و تنها قیمت پرداختی (2 دلار بهازای هر سهم) را از دست میدهد. در چنین سناریویی، آلیس در سطح قیمتی 52 دلار (50 دلار + 2 دلار قیمت پرداختی قرارداد اختیار معامله) به نقطه سربهسر (break-even) میرسد. در حالی که ضرر او به 400- دلار محدود میشد. (200 دلار برای قیمت پرداختی و 200 دلار بیشتر اگر او سهام را در قیمت 48 دلار به فروش میرساند).
معاملهگری
از قراردادهای اختیار معامله بهطور وسیعی برای معاملهگری استفاده میشود. برای مثال یک معاملهگر که باور دارد قیمت دارایی بالا خواهد رفت، میتواند یک قرارداد اختیار معامله خرید (call) خریداری نماید.
اگر قیمت دارایی به بالاتر از قیمت توافقی رسید، معاملهگر میتواند قرارداد را به اجرا گذاشته و دارایی پایه را با تخفیف خریداری نماید. وقتی قیمت یک دارایی بالاتر یا پایینتر از قیمت توافقی است، میتواند قرارداد را سودده کند که اصطلاحاً به آن (in-the-money) گفته میشود. به همین شکل اگر قرارداد (at-the-money) باشد یعنی در نقطه سربهسر بوده و اگر (out-of-the-money) باشد یعنی زیانده است.
استراتژیهای پایه
حین معامله قراردادهای آتی، معاملهگران میتوانند از دسته وسیعی از استراتژیها استفاده کنند که در چهار حالت پایه قرار دارند. بهعنوان خریدار، شما میتوانید قرارداد اختیار معامله خرید (حق خرید) یا قرارداد اختیار معامله فروش (حق فروش) بخرید.
بهعنوان یک فروشنده، شما میتوانید قرارداد اختیار خرید یا اختیار فروش را به فروش برسانید. همانطور که اشاره شد، فروشندگان موظفاند که در صورت اجرای قرارداد از سوی خریدار، موارد ذکرشده را خریداری کرده یا به فروش برسانند.
استراتژیهای متفاوت معامله قراردادهای option براساس چندین ترکیب ممکن از قراردادهای call و put است. قراردادهای اختیار معامله فروش حفاظتکننده (protective puts)، قراردادهای اختیار معامله خرید جبرانکننده (cover calls)، استراتژی straddle و strangle. این موارد مثالهایی پایه از استراتژیهای قراردادهای اختیار معامله هستند.
- Protective puts این استراتژی شامل خرید یک قرارداد اختیار معامله فروش داراییای است که از پیش، شما مالک آن هستید. این یک روش محافظت در برابر ریسک است که آلیس از آن در مثال قبلی استفاده کرد. این روش را با نام بیمه پرتفوی (portfolio insurance) نیز میشناسند زیرا از سرمایهگذار در برابر روندهای نزولی احتمالی حفاظت میکند. البته هنوز در افزایش قیمتها به نوبه خود باعث کاهش بخشی از سود میشوند.
- Covered calls این روش شامل فروش قرارداد اختیار معامله خرید داراییای است که شما از پیش صاحب آن هستید. این استراتژی توسط سرمایهگذاران جهت ایجاد درآمد اضافه (options premium) از داراییهایشان مورد استفاده قرار میگیرد. اگر قرارداد اجرایی نشود، آنها پول پرداختشده برای داراییها را نگهداری میکنند. هر چند اگر قراردادها اجرا شوند، با توجه به افزایش قیمت در بازار، آنها مجبور میشوند که داراییهای خود را به فروش برسانند.
- Straddle این استراتژی شامل خرید یک قرارداد اختیار معامله خرید و یک قرارداد اختیار معامله فروش از یک دارایی، با قیمت توافقی و تاریخ انقضای یکسان است. این روش به معاملهگر اجازه میدهد تا جایی که قیمت دارایی در یکی از این دو جهت حرکت کند، معاملهگر از آن حرکت سود ببرد. به بیان سادهتر معاملهگر بر روی نوسان بازار معامله میکند.
- Strangle این استراتژی شامل خرید قراردادهای اختیار معامله خرید و فروشی است که هر دوی آنها (out-of-the-money) هستند (قیمت توافقی بالاتر از قیمت بازار برای قرارداد اختیار معامله خرید و قیمت توافقی پایینتر از قیمت بازار برای قراردادهای اختیار معامله فروش). بهطور ساده، strangle شبیه به straddle است اما با هزینههای کمتر برای ایجاد یک موقعیت معاملاتی. هر چند، strangle نیازمند سطح بالایی از نوسان در بازار است تا بتواند سودده باشد.
مزایا
- مناسب برای پوشش و محافظت در برابر ریسکهای بازار است.
- انعطاف بیشتری در معاملهگری وجود دارد.
- امکان ایجاد ترکیبات متنوع و ساخت استراتژیهای مختلف با الگوهای ریسک / سود خاص.
- امکان کسب سود از بازارهای صعودی، نزولی و بدون روند (حرکت افقی در بازار).
- ممکن است از آن برای کاهش هزینههای ورود به موقعیتهای معاملاتی استفاده شود.
- اجازه اجرایی شدن همزمان چندین معامله را میدهند.
معایب
- درک مکانیسم کار و جمعآوری قیمت پرداختی ممکن است همیشه آسان نباشد.
- شامل ریسک زیاد بهخصوص برای فروشندگان (writers) است.
- استراتژیهای معاملاتی پیچیدهتری در مقایسه با دیگر ابزارهای معاملاتی وجود دارد.
- بازار قراردادهای اختیار معامله معمولاً به سطوح پایینی از نقدینگی دچار میشوند که این موضوع باعث کاهش جذابیت آنها برای بیشتر معاملهگران میشود.
- مقدار قیمت پرداختی برای قراردادهای اختیار معامله بسیار نوسانی بوده و با نزدیک شدن به تاریخ انقضا، این مبلغ کاهش پیدا میکند.
برای دیدن جلسه آموزشی قبلی لینک را دنبال نمایید.
برای دیدن جلسه آموزشی بعدی لینک را دنبال نمایید.
قراردادهای اختیار معامله در مقابل قراردادهای آتی
قراردادهای اختیار معامله و آتی هر دو از ابزارهای مشتق شده هستند و به همین سبب، اشتراکات زیادی با یکدیگر دارند. اما سوای شباهتهای این دو، یک تفاوت اصلی در مکانیسم اجرای قرارداد وجود دارد.
برخلاف قراردادهای اختیار معامله، قراردادهای آتی همواره پس از رسیدن به تاریخ سررسید خود اجرایی میشوند، به این معنی که صاحبان قرارداد بهصورت قانونی موظفاند که دارایی پایه را مبادله کنند (یا معادل نقدی آن را دریافت – پرداخت نمایند).
قراردادهای اختیار معامله اما تنها در صورت تمایل صاحب قرارداد اجرایی میشوند. اگر خریدار قرارداد آن را به اجرا بگذارد، فروشنده موظف است که دارایی پایه را مبادله کند.
قرارداد اختیار معامله خرید (Call Option) چیست؟
قراردادهای اختیار خرید (Call Option) قراردادهای مالی هستند که به خریدار آنها این حق، و نه اجبار، را میدهند تا بتوانند سهام، اوراق قرضه، کالا، یا دیگر داراییها را با قیمتی از پیش تعیینشده و در زمانی معین خریداری نمایند.
به این سهام، اوراق قرضه و یا کالاهایی که نام بردیم داراییهای پایه اطلاق میگردد. خریدار قراردادهای اختیار خرید زمانی به سود میرسد که قیمت داراییهای پایه (Underlying Asset) آنها افزایش یابد.
ممکن است یک قرارداد اختیار معامله خرید (Call Option) با یک قرارداد اختیار فروش (Put Option) اشتباه گرفته شود. قرارداد اختیار فروش به خریدار این امکان را میدهد تا بتواند داراییهای پایه را در قیمتی معین پیش از تاریخ انقضای قرارداد به فروش برساند.
نکات مهم قرارداد اختیار معامله خرید:
- قراردادهای اختیار خرید این حق (و نه الزام) را به خریدار میدهد تا بتواند مقدار معینی از داراییهای پایه را با قیمتی معین و در تاریخ معین خریداری کنند.
- قیمت مشخص شده تحت عنوان قیمت اعمال و زمان تعیینشده نیز زمان باقیمانده تا تاریخ انقضای سررسید قرارداد میباشد.
- قراردادهای اختیار خرید ممکن است برای اهداف معاملهگری، و یا فروش برای کسب درآمد خریداری شوند. همچنین از این قراردادها میتوانیم برای استراتژیهای ترکیبی استفاده نماییم.
مبانی قراردادهای اختیار معامله خرید
در قراردادهای اختیار معامله سهام، قراردادهای اختیار خرید به خریداران این اجازه را میدهد تا بتوانند تعداد 100 سهم از یک شرکت را با قیمتی مشخص که بهعنوان قیمت اعمال – Sttrike Price – شناخته میشود و در تاریخ مشخص که همچنین از آن بهعنوان تاریخ انقضا – Expiration date – نیز یاد میشود خریداری نمایند.
برای مثال، یک قرارداد اختیار معامله خرید ممکن است به خریدار آن این حق را بدهد تا بتواند تعداد 100 سهم از سهام شرکت اپل را در قیمت 100 دلاری تا تاریخ انقضایش که 3 ماه دیگر است خریداری نماید.
قراردادهای اختیار خرید متفاوتی با تاریخ انقضای متفاوت و قیمتهای اعمال متنوع در بازار وجود دارند و معاملهگران میتوانند از هر کدام که تمایل بیشتری داشتند استفاده نمایند.
اگر در همین حین، ارزش سهام اپل رشد کند، ارزش قرارداد اختیار معامله خرید نیز بالا میرود. اگر در این حین، ارزش سهام اپل سقوط نماید، از ارزش قرارداد اختیار معامله خرید نیز کاسته خواهد شد.
خریدار قرارداد اختیار معامله خرید میتواند این قرارداد را تا تاریخ انقضای آن نگهداری نماید، و سپس او میتواند در این تاریخ تعداد 100 سهم از شرکت را دریافت کرده و یا قرارداد اختیار معامله خرید را بهفروش برساند. البته، این فروش قرارداد باید در تاریخی پیش از تاریخ انقضای آن انجام شود.
به قیمت بازاری قراردادهای اختیار خرید (هزینه کل- Premium) نیز گفته میشود. هزینه کل برابر با تمامی هزینههایی است که خریدار قرارداد اختیار معامله میپردازد تا بتواند از حقوقی که در آن ذکر شده استفاده نماید.
اگر در زمان انقضای قرارداد قیمت دارایی پایه از قیمت ورودی کمتر باشد، معاملهگر هزینه کلی که پرداخت کرده را از دست میدهد و بهعبارتی زیان میکند. این حداکثر زیان ممکن است.
اگر قیمت داراییهای پایه بالاتر از قیمت اعمال در تاریخ سررسید باشد، معاملهگر از اختلاف قیمت کنونی با قیمت ورودی سود کرده، و زیانی نمیکند. در ادامه میزان سود هر سهم ضرب در تعداد کل سهام قیدشده در قرارداد میگردد تا میزان کل سود دریافتی معاملهگر محاسبه شود.
مثال موردی قرارداد اختیار معامله خرید
برای مثال، اگر سهام شرکت اپل در تاریخ انقضای قرارداد در قیمت 110 دلاری قرار داشته باشد، و قیمت اعمال نیز برابر 100 دلار باشد و هزینه کل قرارداد اختیار را نیز 2 دلار در نظر بگیریم، میزان سودی که معاملهگر بهازای هر سهم بهدست آورده برابر است با 110 دلار منهای 102 دلار که مساوی 8 دلار میباشد.
اگر خریدار ما، قراردادی را با تعداد 100 سهام خریداری کرده باشد به میزان 800 دلار میتواند سود کند. اگر قراردادی با تعداد 200 سهم را خریداری کرده باشد میتواند بهمیزان 1600 دلار سود کسب نماید. اما اگر در تاریخ انقضای قرارداد سهام اپل در قیمتی زیر 100 دلار معامله شود، در آن زمان خریدار قرارداد به میزان 200 دلار که برابر است با 2 دلار هزینه کل ضربدر 100 سهم ضرر کرده است و قرارداد او با ضرر بسته میشود.
نکته مهم: از قراردادهای اختیار خرید معمولاً برای سه هدف اصلی استفاده میشود. این سه هدف اصلی شامل کسب درآمد
(Income – Generation) معاملهگری (Speculation) و مدیریت مالیاتی (Tax Management) میشوند.
در زمان فروش قراردادهای اختیار خرید باید به فاکتورهای مهم و زیادی توجه کرد. معاملهگر حتماً باید در زمان معامله قراردادهای اختیار خرید خود، از ارزش واقعی آن و میزان سوددهی آن قرارداد اطلاع کافی داشته باشد، زیرا در غیر این صورت ممکن است این قرارداد در آینده سود بسیار زیادی را نصیب خریدارش بکند و فروشنده عملاً این سود را از دست بدهد.
استراتژی خرید تحت پوشش (Covered Calls) برای کسب درآمد
برخی از سرمایهگذاران از قراردادهای اختیار خرید استفاده میکنند تا بتوانند با استفاده از استراتژی خرید تحت پوشش (Covered Calls) درآمد کسب کنند. در این حالت، شما باید صاحب تعدادی سهم باشید و همزمان قرارداد اختیار معامله خریدی را نیز تنظیم نمایید و یا به شخصی دیگر این حق را بدهید تا بتوان سهام شما را خریداری نمایند.
در این حالت، سرمایهگذار هزینه کل را از خریدار دریافت میکند و به این امید میماند که قیمت در تاریخ انقضا، در سطحی پایینتر از قیمت ورودی بسته شود. این استراتژی میتواند یک جریان درآمدی برای سرمایهگذاران فراهم کند اما از طرفی میزان سود آنها را نیز محدود میکند زیرا که قیمت سهام ممکن است با جهشی بزرگ مواجه شده و بدین ترتیب، سرمایهگذار سود زیادی را از دست بدهد.
دلیل سودآوری استراتژی خرید تحت پوشش، این است که اگر قیمت سهام در سطحی بالاتر از قیمت ورودی بسته شود، خریدار این قرارداد میتواند سهام را با قیمتی از پیش توافق شده یا همان قیمت اعمال، خریداری نماید. در این صورت، سرمایهگذار از افزایش قیمت سهام سودی نمیبرد و حداکثر قیمت سودی که کسب کرده است برابر با هزینه کلی است که خریدار این قرارداد به او پرداخت کرده است.
استفاده از قراردادهای اختیار معامله خرید برای معاملهگری (Speculation)
قراردادهای اختیار معامله به خریدارانشان این فرصت را میدهد تا بتوانند از حرکات کوچک در قیمت سهام بهرههای بالا ببرند. اگر آنها بهتنهایی مورد استفاده قرار گیرند، میتوانند موجب رشد زیاد سرمایه در صورت بالا رفتن قیمت سهام شوند.
اما آنها همچنین میتوانند موجب از دست دادن صددرصدی هزینه کل پرداختی شوند، بهخصوص در زمانی که قیمت سهام در تاریخ انقضا در سطحی پایینتر از سطح قیمت ورودی بسته شود. نکته مثبتی که در استفاده از قراردادهای اختیار خرید وجود دارد این است که همواره میزان ضرر شما در نهایت برابر با هزینه کل پرداختیتان است.
سرمایهگذاران میتوانند بهصورت همزمان به خریدوفروش قراردادهای اختیار خرید بپردازند، و با این کار میتوانند بر درآمد خود بیافزایند. البته این موضوع خود میتواند هم بر میزان سود احتمالی سرمایهگذار و هم بر میزان ضررهای احتمالی او در استفاده از این استراتژی بیافزاید.
اما استفاده از این روش در بسیاری از اوقات بهینهترین حالت ممکن محسوب میشود زیرا سرمایهگذار در این حالت میتواند هزینه کلی که از فروش قرارداد اختیار معامله خریدش به یک شخص دیگر بهدست آورده، در صورت ضرر احتمالی، به شخص فروشنده دیگری پرداخت نماید و بدین ترتیب ضرر خود را جبران کند.
استفاده از قراردادهای اختیار معامله برای مدیریت مالیاتها (Using Options for Tax Management)
سرمایهگذاران گاهی اوقات از قراردادهای اختیاری برای تغییر دادن سبد سهام (پورتفوی- Portfolio ) و ایجاد تغییر در سهم داراییهایشان استفاده میکنند، آن هم بدون انجام هیچگونه خرید یا فروشی از دارایهای پایهای که آنها را تشکیل میدهند.
برای مثال، یک سرمایهگذار ممکن است 100 سهم از شرکت الف را داشته باشد و به دلیل سود زیادی که به دست آورده است محکوم به پرداخت مالیات باشد. از آنجایی که سرمایهگذاران نمیخواهند که کسب سرمایهشان بهعنوان یک رویداد مالیاتپذیر (Taxable Event) شناخته شود، از قراردادهای اختیاری استفاده میکنند تا از افشای داراییهای خود بدون فروش جلوگیری کنند.
با وجود اینکه کسب سود از قراردادهای اختیاری خرید و فروش نیز مشمول مالیات میشود، نحوه برخورد با آنها توسط سرویس درآمد داخلی ایالات متحده آمریکا (Internal Revenue Service – IRS) بسیار پیچیدهتر خواهد بود، زیرا که قراردادهای اختیار خرید انواع و اقسام متفاوتی دارند. در حالتی که ذکر شد، تنها هزینهای که سهامدار برای استفاده از این استراتژی باید بپردازد، هزینه خود قرارداد اختیار معامله یا همان (هزینه کل- Premium) میباشد.
مثالهای واقعی استفاده از قراردادهای اختیار معامله خرید
در نظر بگیرید که سهام شرکت مایکروسافت در حال مبادله شدن با قیمت 108 دلار بهازای هر سهم میباشد. شما تعداد 100 سهم از این سهام را در اختیار دارید و میخواهید که درآمدی بالاتر و فراتر از سود سهام تقسیمی این سهم بهدست بیاورید. شما همچنین بر این باور هستید که قیمت سهم تا ماه آینده از 115 دلار بالاتر نخواهد رفت.
در این حالت شما نگاهی به قراردادهای اختیار خرید ثبت شده برای ماه آینده میاندازید و میبینید که یک قرارداد در سطح قیمتی 115 دلار وجود دارد، بهازای هر قرارداد مبلغ 37/0 دلار را بهعنوان هزینه دریافت میکند. در این حالت شما میتوانید با فروش یک قرار اختیار خرید، مبلغ 37 دلار هزینه کل بهدست بیاورید. (37/0 دلار × 100 سهم). این عدد تقریباً برابر با 4٪ از درآمد سالانه سهم میباشد.
اگر قیمت سهام بهسطحی بالاتر از 115 دلار برسد، خریدار قرارداد اختیار معامله را اعمال کرده و شما باید تعداد 100 سهم را با قیمت 115 دلار به ازای هر سهم به او تحویل دهید.
با وجود اینکه شما در حال حاضر، مبلغ 7 دلار به ازای هر سهم سود کردهاید، اما سودهای آینده آن سهم را از دست دادهاید زیرا آن را به خریدار قرارداد اختیار معامله خرید واگذار کردهاید. اگر قیمت سهام نیز از سطح 115 دلار به بالاتر نرود، شما سهامتان را نگه داشته و مبلغ 37 دلار هزینه کل را نیز بهدست آوردهاید.